سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بى‏نیاز از عذر بودن ارجمندتر تا از روى راستى عذر آوردن . [نهج البلاغه]

.:به سایت جوانان حصارخروان خوش آمدید:.

 
 
اسلام و دلایل کرویت زمین(سه شنبه 87 تیر 18 ساعت 7:12 عصر )

اسلام و دلایل کرویت زمین

-  

نخستین دلیل :

در سوره معارج آیه 40 می فرماید : «برب المشارق و المغارب» یعنی: سوگند بر پروردگار مشرق ها و مغرب ها؛ این آیه دلالت دارد بر کثرت تعداد هر یک از مشرق و مغرب مطابق نظر امروز، زیرا کرویت زمین مستلزم آن است که در هر دوره زمانی ، هر نقطه از زمین برای گروهی مشرق و برای گروهی دیگر مغرب باشد . بنابراین تعدد مشرق و مغرب دلیلی بر کرویت زمین است.

دلیل دوم :

در کتاب «تهذیب» شیخ طوسی و کاتب «وافی» و «وسائل» آمده است که حضرت امام صادق «علیه السلام»  به بعضی از اصحاب خود می فرمود: «کمی در مغرب تأمل کنید زیرا که خورشید از نزد شما پنهان می شود پیش از آنکه از ما غروب کند» و در جایی دیگر فرمودند: «مسلماً مشرق و مغرب تو، برای خود تو است»

این دو حدیث با صراحت کامل بر این نکته دلالت دارد که مشرق و مغرب بر حسب اختلاف هر محیطی تفاوت می کند و خورشید در هر ساعت بلکه هر دقیقه از گروهی غروب و بر گروه دیگر طلوع می کند، و این دلیلی دیگر بر کرویت زمین می باشد.

دلیل سوم :

در «بحار» و «وسائل» و «مجالس» از حضرت امام صادق «علیه السلام» فرمود : «مردی با من که نماز شام را در پسین نماز بامداد را در آخر شب بجا می آورد چون دید که من نماز شام را بعد از غروب آفتاب و نماز صبح را پس از دمیدن سپیده می گذارم به من گفت : چه ضرر دارد که تو هم مانند من نماز بگذاری زیرا که خورشید پیش از آنکه برای ما طلوع کند برای گروه دیگری طالع می شود و همان موقع که از افق ما غروب می کند برای گروه دیگر که بعد از ما هستند طلوع می کند. پاسخ دادم که آنچه بر ما واجب است آن است که نماز مغرب را وقتی بخوانیم که آفتاب از افق خود ما غروب می کند و همچنین نماز بامداد هنگامی بر ما واجب است که سپیده بر خود ما بدمد، و بر دیگران نیز وقتی نماز شام واجب است که آفتاب از خود آن ها پنهان شود و ...»

 دلالت این سخن بر مقصود ما این است که ؛ آن مرد برای مطلب خود استدلال کرد به اختلاف طلوع و غروب که ناشی از کروی بودن زمین است و چون حضرت صادق «علیه السلام» کلام او را از جهت اختلاف مشرق و مغرب تأیید فرمود مشخص می شود کرویت زمین در میان مسلمین امر مسلمی بوده است.

دلیل چهارم

 در « کافی» و «وافی» و«بحار» به سند قوی از امام صادق «علیه السلام» آمده است که آن حضرت فرمودند: «خدا گسترده و پهن کرد زمین را از زیر کعبه تا منی و از منی تا عرفات و سپس از عرفات کشید تا منی»

مرحوم مجلسی از این حدیث کرویت زمین را کشف نموده و این در صورتی است که «دحو» به معنی کشیدن و گستردن باشد ؛پس معنی چنین می شود؛ که خدا زمین را از محل کعبه کشید تا محل منی و از محل منی تا محل عرفات ( عرفات نسبت به مکه در عقب منی واقع شده) و از عرفات که زیر مرکز زمین است کشید تا آنچه که آغاز نموده بود، و آن محل کعبه است.و اگر «دحو» را به معنی حرکت دادن بگیریم باز هم از نظر عقلی کرویت زمین از آن مفهوم خواهد شد.

دلیل پنجم :

در «کافی» و «بحار» و «انوارالنعمانیه» و«مجمع البحرین» حدیثی منسوب به حضرت باقر «علیه السلام» است در بیان آفرینش که آن حضرت فرمودند : «پس آفرید خدا از این کف زمینی سپید و پاکیزه پس آن را در هم پیچید و بالای آب نهاد»

بدیهی است که در هم پیچیده شدن زمین یا آسمان ظاهر در مدور بودن آن است، همانند کاغذی که آن را لوله کنند.به هموار بودن قطبین نیز در این حدیث اشاره شده است ، چنانکه کاغذ لوله شده در طرفینش  تخت و هموار است و این تعبیر بهترین تمثیل و تصویری است بر نکته مذکور.

دلیل آخر :

در کتاب «بحار» و «بصائرالدرکات» و «اختصاص» شیخ مفید از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده است که آن حضرت فرمودند: « دنیا در نظر ما به مثابه پاره گردویی است »

علامه مجلسی گوید : گمان من این است که مقصود آن حضرت این بوده است که بفهماند زمین کره ای است ناتمام که قطبین آن مسطح و سایر جهاتش با وجود کوه ها و گودال ها باز هم مستدیر است چنانکه مشت بسته دو سمت آن از طرف پهلوی انگشت کوچک و روی سبابه و باوجود بلندی و گودی انگشتان و شکاف آن ها باز هم مدور است.

خلاصه آن که آثار شریعت اسلام در قسمت شکل زمین، ظهور کافی و نیرومندی در عقاید امروزی داشته است. و اما سطحی که در آیه 20 سوره غاشیه ( و الی الارض کیف سطحت) برای زمین معرفی شده است، اعم از سطح محدب و مقعر و مستوی است و مشخص نیست که مقصود، سطح مستوی بوده است، تا در آن صورت بخواهیم بگوییم منافاتی با سطح کروی داشته باشد. ونیز مقصود از کلمه بساط و فراش در آیه 2و3 سوره نوح و آیه 22 سوره بقره ؛ قابلیت زمین است برای اقامت حیوانات بر روی آن و نیز برای سکونت و زراعت و سهولت حرکت بر روی آن، چنانکه بعد از این آیه می فرماید : «لتسلکوا منهاسبلا» یعنی برای آنکه در راه های آن آمد و شد کنید؛ واین مطالب برای اشخاص منصف و هوشمند روشن می باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 







بازدیدهای امروز: 4  بازدید

بازدیدهای دیروز:5  بازدید

مجموع بازدیدها: 7534  بازدید


» لینک دوستان من «
» اشتراک در خبرنامه «